مصرف الکل صنعتی کوچک یک عامل قابل توجه و رو به رشد در ایجاد بیماری و مرگ و میر زودرس در سراسر جهان است.
گزارش وضعیت جهانی WHO در مورد الکل و سلامت در سال 2018 تخمین زده است که الکل عامل 13.5٪ از مرگ و میرهای جهانی در افراد 20 تا 39 ساله و برای 3 میلیون (5.3٪) مرگ و میر در تمام گروه های سنی در سال 2016 بوده است.
تعهداتی را برای کاهش مضرات مرتبط با الکل، از جمله در استراتژی جهانی WHO برای کاهش مصرف مضر الکل در سال 20102 و اهداف توسعه پایدار 2030 انجام داده اند.
یشرفت بیشتر از طریق توسعه برنامه اقدام جهانی الکل WHO در حال انجام است.3 سیاست های کنترل الکل در سطح ملی برای تحقق این اهداف ضروری است و برای تسریع پیشرفت، موانع مداخله موثر باید شناسایی و بر آنها غلبه کرد.
صنعت الکل، از جمله تولیدکنندگان، واردکنندگان، عمده فروشان، بازاریابان، خرده فروشان و انجمن های تجاری، ممکن است نقش مهمی در توقف توسعه و اجرای سیاست موثر با استفاده از تاکتیک هایی مشابه آنچه در صنایع تنباکو و مواد غذایی استفاده می شود، داشته باشند.
لابی کردن علیه مداخلات مؤثر، استدلال غیرضروری یا بسیار پرهزینه بودن آنها، ترویج صنعت به عنوان شریک در کاهش آسیب، و بیان اینکه کمپین های اطلاعاتی مناسب تر و مؤثرتر از مداخلات در سطح جمعیت مانند مالیات و محدودیت های بازاریابی هستند.
برای توجیه در این مواضع سیاستی، صنعت به دنبال شکل دادن به مباحث سیاسی، علمی و عمومی است به گونهای که به سیاستهایی که در خدمت منافع خود هستند مشروعیت بخشد و سیاستهایی را که مورد اعتراض قرار میدهد مشروعیتزدایی کند.
این نتیجه با ایجاد تردید در مورد مضرات مصرف الکل و اثربخشی مداخلات مختلف، استناد به مزایای مصرف متوسط، به چالش کشیدن قانونی بودن اقدامات، و تمرکز بر مضرات فقط برای زیرجمعیتهای خاص، مانند جوانان یا رانندگان مشروبات، به دست میآید.
این استراتژیهای گفتمانی در تحقیقات، گزارشهای خطمشی، و ارائههای مشاورهای با بودجه صنعت آشکار هستند و ابزار مهمی برای نفوذ و قدرت صنعت هستند.